بسم الله الرحمن الرحیم
مقاومت
رمز پیروزی
انقلاب اسلامی که از چشمه جوشان اسلام ناب محمدی ص نوشید و توسط حضرت امام ره باغبانی شد تا کنون که توسط امام خامنه ای حفظه الله به درختی مستحکم و ثمر بخش تبدیل شده است امتداد کربلا و عاشورا سال 61 هجری است.
آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام باده شهادت نوشیدند کلام امام علیه السلام در تاریخ روان شد که فرمودند " هل من ناصر ینصرنی " امام حسین علیه السلام به شهادت رسید تا اسلام ناب محمدی بماند و تا زمینه سازی کند عاشورا برای ظهوری که در حقیقت حضور منتظران است در کربلا و الا امام در کربلا حاضر است و منتظران که آماده شدند خون قلبشان را در راه امام بدهند باید حاضر شوند " من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا ... " این خطاب به هرکسی است که می خواهد با امام در عاشورا کربلایی شود .
انقلاب اسلامی به عنوان قلب مقاومت و جبهه ای که به سوی حاکمیت مستضعفین در جهان حرکت می کند از همان آغاز نهضت ، اندیشه صدور بناها و بنیان های انقلاب و تشکیل هسته های مقاومت را در تمام جهان برای همه مستضعفین در برابر مستکبران را برای خود برگزید که از ثمرات آن جبهه مقاومت کنونی در جهان در بین آزادی خواهان ، و بیداری اسلامی در کشورهای جهان اسلام را شاهدیم . آیا اگر رستاخیز انقلاب اسلامی نبود و اگر استکبار شرق و غرب بر جان سیطره داشت این بیدار شدن فطرت های آدمیان در عصر ظلمت وجود داشت ؟ آیا اکنون سخنی از الصحوة الاسلامیه - islamicawaking - بیداری اسلامی بود؟
این خط که اکنون کانون آزادی خواهان و بیداری طلبان عالم است . که از نمونه های برجسته آن حزب الله لبنان و مقاومت اسلامی در فلسطین است. اکنون مقاومت به جای رسیده که ارتشی که ادعای شکست ناپذیری می کرد و جهان عرب را شش روزه زمین گیر کرده بود از جنوب لبنان بیرون راند و در سال 2006 و 2008 در طی جنگ های 33روزه لبنان(البته 34روز که به 33شهرت یافته با چنین ارتشی یک روز خیلی دارای اهمیت است ) و 22روزه غزه درس فراموش نشدنی به اسرائیل داد که به نمایندگی از جبهه استکبار جنگ را برای نابودی مقاومت برپا کرده بود. از پرداخت به ریشه ها و تشکیلات در این وجیزه میگذریم .
اما بار دیگر شاهد رویارویی جبهه مقاومت با اسرائیل در جنگ غزه هستیم که الحمد لله به پیروزی و تحمیل شرایط مقاومت منجر شد و دریوزگی صهیونیست های خونخوار را در این نبرد 8روزه شاهد بودیم هذا من فضل ربی . نکاتی کلی پیرامون این نبرد اینکه بعد از شکست اسرائیل به نیابت استکبار در جنگ های 33روزه و 22روزه آنچه طبیعی به نظر میرسید این بود که این غده سرطانی تا ریشه کن نشود از خونخواری و جنایت دست بر نخواهد داشت و سودای نیل تا فرات که اکنون به افسانه ای برایشان مانده را در سر میپروراند که این امررا از گزارشی که در کمیته موسوم به وینوگراد داده بودند نیز اظهار کرده بودند که این زخمی را که خوردند برای جبرانش در آینده کاری بکنند که این امر به 5 تا 6 سال بعد موکول شده بود . در همین بین ادعا هایی تو خالی مبنی بر حمله به ایران مطرح شد اما حوادث جهان و قدرت ایران همه حکایت از این اطمینان بود که توانایی همچین کاری را ندارد و این اشتباه جواز ریشه کنی رژیم غاصب اسرائیل از عرصه وجود است. در این راستا در تهاجم به خط مقاومت اقدام به بکارگیری تروریسم دولتی و ارسال سلاح و تروریست ها به سوریه با به راه انداختن جنگ داخلی و آشوب را در جهت ضربه زدن به مقاومت از بین بردن یا لااقل تضعیف مقاومت بکار بردکه البته این بهای حمایت از مقاومت است که در سوریه این آشوب هارا سازماندهی کردند با همان اهدافی که گفته شد. در ادامه این برنامه تنش های را در لبنان هم شاهد بودیم و این وضعیت ، موقعیت را فراهم آورد که اسرائیل گمان کند که میتواند و فرصت مناسبی برای حمله به لبنان و خط مقاومت فراهم آمده است اما استراتژی مقاومت که با عملیات ایوب و پرواز پهباد در سرزمین های اشغالی به نمایش در آمد در عین بی نظیر بودن و راهبرد غیر قابل پیش بینی بودن مقاومت اسلامی را نشان داد ضربه سهمگینی بود که دشمن را به گیجی فرو برد که متوجه خطای خود در گمان وضعیت مناسب از اقدام نظامی شد و پی برد که این اشتباه استراتژیک اگر واقع شود با کیان رژیم غاصب اسرائیل کار دارد و این حزب الله ، حزب الله سال 2006 جنگ 33 روزه نیست لبنانی است که توانایی آزادسازی سرزمین های اشغالی را دارد.
پیشرفت و عدم پیشرفت در پیش برد حاکمیت جعلی اسرائیل یک مسئله اساسی برای صهیونیست ها و همچنین هر گروهی است که بخواهد نظر صهیونیست ها را جلب کند است برای هر امری من جمله پیروزی در انتخابات احزاب اسرائیل از این رو در جبهه استکبار کسانی مورد پسند واقع میشوند که گامی در این مطلوبشان بردارد . حمله به غزه که از گذشته هر جا توانی برای اقدام وجود نداشت و برای بدست آوردن این مطلوبیت با ترور رهبران و فعالان مقاومت و بمباران مراکز مهم آن این مطلوب را کسب میکردند و میدان تیر بی خطر تلقی می شد با نیت کسب این مطلوبیت در بین جبهه استکبار و و عدم توانایی برای حمله به حزب الله و به طریق اولی در سایر جبهه های مقاومت دوباره حمله ای را به غزه آغاز کردند.
در ابتدا این جنگ حملاتی هوایی صورت گرفت در یک طرح فریب که حماس این فریب را خورد و با میانجیگری مصر اعلان توقف درگیری شد -که حتی از سوی یکی از مسولان حماس گفته شد که اگر مصر در سال 2008 بود جنگ واقع نمیشد- با این طرح فریب و عدم پایبندی دشمن به انچه مذاکره شده بود احمد الجعبری ـ از فرماندهان مقاومت اسلامی ـ در ترور با طرحی اسرائیلی به شهادت رسید بعداز این اتفاق مقاومت استراتژی عملیاتی " سنگ های سجیل" عملیات موشکی علیه اسرائیل را در پیش گرفت . در این جنگ رویارویی راهبردی صورت گرفت که پرداخت دقیق یک مجال جداگانه ای را میطلبد .اما اشاره ای به چند بعد نبرد از بعد اطلاعاتی علی رقم گمان اسرائیل در نابودی ذخایر موشکی مقاومت حملات موشکی تا پایان جنگ ادامه یافت و رهبران مقاومت هم حفظ شدند. برآورد اطلاعاتی غلط از توان بازدارندگی نیرو های مقاومت در هوا ، دریا و حملات موشکی و در آخر یکی از نقاط برجسته این نبرد انفجاری در تلاویو را باید اشاره کرد. از بعد نظامی در این نبرد برای اولین بار تلاویو ، بیت المقدس ، هرتزلیا در عمق 80 کیلو متری و جای جای سرزمین اشغالی و پایگاه های اسرائیل با موشک های فجر5 هدف قرار گرفت همچنین ساقط کردن هواپیماهای جنگی و بالگرد های اسرائیل و اسیر گرفتن دو خلبان آن به اذعان مقاومت اسلامی فلسطین و حمله موشکی به ناوهای اسرائیل و غلبه موشک های مقاومت به سامانه دفاع موشکی موسوم به گنبد آهنین ـ که در این جنگ نشان داد که گنبد تار عنکبوتی است ـ که در ورای هدف قرار دادن مناطق صهیونیستی در سرزمین اشغالی شکست تبلیغاتی و از بین رفت اعتماد و ادراک اطمینان از تدابیر این رژیم اشغالگر را در پی داشت همه اینها توازن نظامی ، امنیتی و روانی را در این نبرد به نفع مقاومت بر هم زد که دست پاچگی اسرائیل برای آتش بس نشانگر این مهم است . و از وجهه سیاسی هم تلاش ها برای راضی کردن مقاومت و ارتباطات گسترده با آن و حمایت های مردمی در سراسر جهان را باید یادآور شد امروز در افکار عمومی مردم بین الملل اسرائیل مهاجم خونریز و تروریسم است و مردم غزه مدافعان شرف و ناموس و غیرت ودین شان شناخته میشوند.
اما خطراتی جبهه مقاومت را در این نبرد تهدید میکرد که با آوردن فشار های سیاسی و اهرم اقتصادی و حتی اعتقادی بر خط مقاومت در غزه که غالبا توسط کشور های عربی مانند مصر و قطر و سایر کشورهای که در اجلاس کشورهای عربی مطرح شد ، منجر به یک سازش و پیمانی شود که خطر بزرگی بر خط مقاومت است زیرا که استراتژی مقاومت در مسئله فلسطین ، فلسطین از نهر تا بحر است نه یک وجب کمتر یا سازش با دولت اشغالگر صهیونیست که رسمیت بخشیدن به اشغالگری است و این با ایستادگی مقاومت در غزه حاصل شد که مقاومت در آن گامی به جلو برداشت که تحمیل آتش بس مشروط ، به شروط مقاومت بوده است .
اما ظرافتها و عبرتهای در این حادثه نهفته است که تمامی حاضران در جبهه ی مقاومت باید بدانند که مقاومت با عمل است و معیار دارد که مدعیان که لاف حمایت از مردم فلسطین و مقاومت را میزنند را از این صحنه خارج کرد کسانی که فقط به الفاظ آن هم نه چندان محکم بسنده کردند ،تنها کاری که شد یک بیانیه بود که در همین رابطه" سید حسن نصرالله در سخنرانی خود اعلام کرد : بیانیه ای که اعراب در نشست خود دادند با سال 2008 تفاوت ندارد". ماهیتا یکی است و اینهای که مدعی حمایت از مردم و مقاومت فلسطین هستند اگر راست میگویند باید در این جنگ با ارسال تسلیحات به مردم غزه اقدامی عملی میکردند "به عمل کار برآید به سخن دانی (رانی ) نیست " . این کشورهای عربی که به سوریه تروریسم و سلاح ارسال میکنند تروریسم دولتی راه انداخته اند آن هم در برابر سوریه ای که در خط مقاومت و حامی مردم و مقاومت فلسطین است و این را عملا در صحنه های مختلف نشان داده است اما این کشورها از ارسال کمترین تسلیحات به غزه خودداری نموده اند بلکه وقیحانه به عنوان رایزن و رابط اسرائیل به واسطه گری برای سازش پرداختند که این جریان ادامه دارد چون وابستگی اینها به جریان استکبار و عدم استقلالشان ادامه دار است جبهه مقاومت باید اقدام عملی در حمایت از خود و دشمنی با اسرائیل را ملاک خود قرار داده و در تعاملات اصول مقاومت را مد نظر داشته باشد . امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند: دوستان تو سه گروه اند و دشمنان تو نیز سه دسته اند ، اما دوستانت ، پس دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن تو است . و اما دشمنانت ، پس دشمن تو ، و دشمن دشمن تو ، و دوست دشمن تو است .[1]
جمهوری اسلامی مانند گذشته حمایت خود را تمام کسانی که بخواهند در خط مقاومت و دشمن اسرائیل باشند ادامه میدهد قلب همیشه به سایر اعضا خون رسانی میکند و قلب مقاومت، مقاومت را حامی است و البته در این موضوع باید خطا ها ، اشتباهات و مسائل تبیین شود. فضای فراهم شده از این جنگ و خونی که شهدا برای پیش برد مقاومت داده اند را باید برای تبیین مسئله فلسطین در داخل و خارج مغتنم شمرد. اکنون با حوادثی نظیر بیداری اسلامی و فعالیت های بی شائبه جمهوری اسلامی ایران شاهدیم حمایت های بین المللی از مقاومت و در جریان جنگ 8 روزه غزه موازنه قوا به سمت خط مقاومت تغییر داده است و اذهان عالم را بیدار و آگاه نموده است.
تمامی همرزمان و کسانی که در جبهه ی مقاومت قرار دارند از ایران ، لبنان ، سوریه ، غزه ، عراق و تمام کشورهای اسلامی و جهان باید بدانند که مقاومت با وحدت و یکدلی تجلی میکند و آنگاه است که پیروزی بدست میاید . وحدت باشد اراده ها یکی و پیروزی حتمی است باذن الله تعالی .
در بعد داخلی این وحدت برای قلب مقاومت ، جمهوری اسلامی ایران حیاتی تر و حساس تر است . خصوصا در این برهه تاریخی که گفتمان و جریان مقاومت در جهان در حال جوشش و گسترش است . و واهمه جریان استکبار از این است که قلب مقاومت را به زعم خود تحریم کرده اند . اما باید بدانند که فاتحان خیبر و بدر را وعدگاه مسجد الاقصی است و اصحاب این راه از هیچ چیز جز خدا ترسی ندارند و در این مسیر تا فدا شدن جان ایستاده اند که البته در این خط بودن و وحدت داشتن حول محور ولایت می خواهد که جان این جبهه است ، پیروزی نهایی در گرو از اطاعت الله و اطاعت الله در این عصر با اطاعت محض از ولایت فقیه است .مجاهدان راه مقاومت باید مطیع رهبر خود باشند که راهبر خط مقاومت است و هدایت کننده در صراط مستقیم و مانع از افتاده به بی راهه ها ، اکنون ولایت پذیری ، اطاعت ، صبر و وحدت حول ولایت کلید مجاهدان خط مقاومت این عابدان صالح است. این وعده خداست " ان الارض یرثها عبادی الصالحون "[2] که پیروزی نهایی با صالحان است ان شاء الله .
