رصد خانه بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی

در این وبلاگ به رصد خط مقاومت اسلامی پرداخته خواهد شد.

رصد خانه بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی

در این وبلاگ به رصد خط مقاومت اسلامی پرداخته خواهد شد.

رصد خانه بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی

ما را از نظرات خود بهرمند سازید.مطالب خود را برای درج در بلاگ به رایانامه mogavemat@chmail.ir ارسال نمایید.
اللهم عجل لولیک الفرج
پیوندهای روزانه

امریکن اینترپرایز

یکی از مراکز مطالعات راهبردی که نقش قابل توجهی در مدیریت و شکل دهی سیاست های بین المللی کاخ سفید دارد، موسسه امریکن اینترپرایز می باشد. لذا در این گزارش سعی شده تا این موسسه به عنوان یکی از موثرترین اتاق های فکر آمریکا مورد بررسی قرار گیرد.

پیشینه تأسیس
انجمن امریکن اینترپرایز در سال 1943 م در بحبوحه جنگ جهانی دوم تأسیس شد. در کنگره آمریکا، در جریان جنگ قرار بر این شد تا جهت جلوگیری از بحران های اقتصادی
و به تبع سایر بحران ها، قیمت کالاها ثابت نگه داشته شده و تولید افزایش یابد. به همین منظور انجمن اینترپرایز که یک بنگاه کوچک اقتصادی بود که در سال 1938 در نیویورک ایجاد شده بود، تصمیم گرفت تا برای خارج کردن سریع اقتصاد از فضای جنگ و همچنین بهبود بخشیدن اوضاع اقتصادی، دفتری در واشنگتن احداث کند. با احداث این دفتر، انجمن اینترپرایز در مدت کوتاهی توانست با برنامه اقتصادی خود، تأثیر بسزایی بر اقتصاد آمریکا برجای بگذارد ، به طوری که سرانجام با توسعه فعالیت های این دفتر، انجمن اینترپرایز به مرکز تبدیل شد. البته این امر، یعنی تبدیل انجمن اینترپرایز به یک مرکز مطالعاتی و فکری از دو عامل پر اهمیت ایجاد شده بود که یکی واکنش به رشد وسعت و قدرت حکومت فدرال و دیگری مهاجرت انجمن های تجاری و بازرگانی از بنگاه های تجاری (خصوصی) به مراکز سرمایه گذاری ملی و ظهور اتاق های فکر سیاسی بود. در این زمان مرکز اینترپرایز یک شریک بزرگ اقتصادی برای مدیران برجسته تجاری و مالی دولت آمریکا محسوب می شد که موفقیت سیاسی بزرگی را برای این موسسه در پی داشت. به دنبال این مسئله، دفتر واشنگتن اینترپرایز در طول جنگ و بعد از آن، توانست نقش قابل توجهی در کنترل و تثبیت وضعیت اقتصادی آمریکا داشته باشد به طوری که با تهیه و ارائه تحلیل های قانونی و طرح های مطالعاتی در موضوعاتی چون بررسی وضعیت اقتصادی، تغییرات اجتماعی، تأثیر تجارت بر مشاغل، تأثیر بهره وری اقتصادی در افزایش دستمزدها و... منبعی مطالعاتی برای اقتصاد آمریکا شود که تا به امروز نیز ادامه دارد.

اهم فعالیت های اینترپرایز
موسسه «امریکن اینترپرایز» یک مرکز به ظاهر غیرانتفاعی است که متعلق به نومحافظه کاران بوده و در زمینه سیاست های داخلی ایالات متحده (از جمله مطالعات حکومتی ، سیاست اقتصادی ،رفاه اجتماعی، تنظیم مقرراتی حکومتی) و سیاست خارجی و دیپلماسی کاخ سفید فعالیت می کند.
این موسسه با ارائه پروژه هایی تحلیلی راهبردی و همچنین برگزاری سمینارهای تخصصی که گفته می شود بیشتر مقامات دولتی آمریکا در آن شرکت دارند، به عنوان مرجعی برای کارشناسان آمریکایی در زمینه های حقوقی، علوم سیاسی، اقتصادی، مذهبی، مطالعات دفاعی و سیاست خارجی ، بهداشت و درمان و ... شناخته می شود. امریکن اینترپرایز ، از برگزاری بیش از صد کنفرانس ، سمینار در هر سال حمایت می کند که کنفرانس سالانه« ایروینگ کریستول» و سمینارهای عمومی نظارت بر انتخابات آمریکا از آن جمله می باشند. همچنین این موسسه کتب ، مجلات، مقالات تک پژوهشی راهبردی متعددی را منتشر می کند که گزارش های تحلیلی (
out look) از جمله عمده ترین تولیدات این موسسه می باشد که با موضوعاتی چون اقتصادی، امنیت ملی، سیاست های درمانی، سیاست توسعه، سیاست های مالیاتی و مطالعات سیاست خارجی با تأکید بر روسیه، آسیا و خاورمیانه منتشر می شود. شایان ذکر است انتشارات «اینترپرایز» جایگاه مهمی در نزد مقامات دولتی، بنگاه های تجاری، روزنامه نگاران، محافل دانشگاهی و ... دارد.
همچنین این موسسه گزارش های راهبردی سالانه ای را در حوزه های اقتصادی، سیاست خارجی ، امنیت بین المللی و سیاست داخلی آمریکا منتشر می کند که منبعی قابل اطمینان برای سیاستمداران کاخ سفید و مافیای تجاری جهانی قرار می گیرد.
موسسه اینترپرایز دارای مجموعه مراکز مطالعاتی نیز است که در زمینه های مختلفی فعالیت می کند. این مراکز عبارتند از: مرکز مطالعات دفاعی ( که درخصوص توانایی نظامی آمریکا، برنامه های آینده نظامی ، ساختار نظامی و دفاعی و ... فعالیت می کند.) ، مرکز مطالعات تغییر انتخابات( که در زمینه سیستم انتخاباتی آمریکا فعالیت می کند)، مرکز مطالعات تهدیدات حساس و بحرانی (این مرکز با برشمردن القاعده، پاکستان، ایران، سومالی، لبنان، یمن و ... به عنوان تهدیدات اصلی امنیت ملی آمریکا، تحولات این کشورها را مورد مطالعه قرار داده و ارزیابی هایی را در زمینه راهبردهای آمریکا در این کشورها به کاخ سفید ارائه می دهد)، مرکز مطالعات حکومت جهانی ( که در زمینه هایی چون تأثیر سازمان های بین المللی بر سیاست داخلی، ارزیابی شرکت های بین المللی چند ملیتی، بررسی رفتار بازیگران غیردولتی و ... فعالیت می کند.) مرکز حقوقی عمومی ( که در زمینه های منافع عمومی و قانون گرایی و نظام دموکراسی در آمریکا و اروپا تمرکز دارد) ، کمیته تنظیمات مالی شادو ( که در حوزه های مالی، نقد سیاست های تنظیماتی آمریکا، بررسی سیستم بانکی، تأثیرات تنظیمات مالی بر اقتصاد و ... فعالیت می کند)، مرکز مطالعات تنظیمات بازار( که با همکاری موسسه بروکینگز در زمینه قوانین حقوقی بازار داخلی و جهانی، نظام سیستم نظارتی و تنظیمات بازار و ... فعالیت می کند).
شایان ذکر است که یکی از مراکز وابسته به اینترپرایز که درخصوص بررسی تحولات ایران به طور ویژه فعالیت دارد، مرکز «ردیابی ایران» است که خود زیر مجموعه مرکز مطالعات تهدیدات حساس و بحرانی است. این مرکز تحت مدیریت «علی آلفونه» قرار داشته و با تمرکز بر تحولات و رویدادهای ایران به ارائه گزارش های تحلیلی و راهبردی درخصوص ایران می پردازد، به عنوان مثال در راستای پروژه «ایران هراسی»، این مرکز گزارش های متعددی را درخصوص برجسته سازی تهدید سپاه پاسداران منتشر می کند که «تاراج اقتصاد ایران به دست سپاه پاسداران» با قلم «علی آلفونه» از آن جمله می باشد.
با این حال می توان حوزه فعالیت موسسه اینترپرایز را در سه بخش اصلی مطالعات سیاست اقتصادی، مطالعات سیاست دفاعی و خارجی و مطالعات سیاست بهداشت و درمان خلاصه کرد. در بخش مطالعات سیاست اقتصادی، موضوعاتی چون اقتصاد بین المللی، تنظیم مقررات اقتصاد داخلی، سیاست مالی و مالیاتی، انرژی و محیط زیست، امنیت اجتماعی و ... مورد بررسی قرار می گیرد. بخش مطالعات سیاست دفاعی و خارجی در زمینه های امنیت ملی آمریکا و سیاست خارجی، سازمان های بین المللی و توسعه و تحولات مربوط به خاورمیانه، آمریکای لاتین، اوراسیا، اروپا و روسیه، جنوب آسیا و آفریقا فعالیت می کند. در بخش مطالعات سیاست بهداشت و درمانی موضوعاتی چون بهداشت جهانی، سیاست مراقبت بهداشتی، دارویی و... مورد بررسی قرار می گیرد.

روند تاریخی فعالیت های اینترپرایز
در طول دهه 50، اینترپرایز در یک حرکت فکری، فعالیت خود را در زمینه مباحث فلسفی توسعه داد که اجتماع های قوی، حکومت دموکراتیک، رویش فکری، همکاری های داوطلبانه اجتماعی و... از آن جمله بود که ماحصل فعالیت های فلسفی این مرکز در این زمان در دو شاهکار بزرگ علمی در غرب چون «روح دموکراتیک سرمایه داری اثر «میشل نواکز» و «دو تشکر برای سرمایه داری» اثر «ایروینگ کریستول» خلاصه شد. البته در این دوران، پایه تفکرات نومحافظه کارانه که بیشتر از سوی کریستول ترویج می شد، در محافل فکری آمریکا گذاشته شد که در دهه های بعدی این تفکر وارد عرصه سیاسی ایالات متحده گردید.ا ز دیگر تحولات اینترپرایز در دهه 50 میلادی، آمدن «ویلیام برودی» در سند مدیریت اینترپرایز بود. که مدیریت وی سبب شد تا این مرکز به یک موسسه مدرن تبدیل شود. از طرفی وی تفکرات سیاسی محافظه کارانه را محور فعالیت های اینترپرایز قرار داد و به سمت طرح ایده های عقلانی، سیاسی در این زمینه حرکت نمود به طوری که در طول دهه 60 و 70 میلادی، اینترپرایز به یک مرکز برجسته مطالعاتی برای محافل دانشگاهی، مقامات سیاسی و مراکز تجاری و روزنامه های آمریکایی تبدیل شد.
در سال 1976 وقتی که «جرالدفورد» رئیس جمهور آمریکا شد، اعضای برجسته اینترپرایز وارد کابینه دولت وی شدند و این عاملی شد تا اینترپرایز وارد بدنه قدرت سیاسی آمریکا شود. از طرفی در طول دهه 70 میلادی اینترپرایز کانونی مهم برای خلق و ابداع طرح ها و ایده های مختلف اقتصادی در موضوعاتی چون حذف نظارت دولت در اقتصاد، تغییر نظام مالیاتی، سیاست اقتصادی، مشکلات اجتماعی به وجود آمد و در دوران جنگ، به تقویت کننده سیستم دفاعی و سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده بود.
با روی کارآمدن «رونالد ریگان» در اوایل دهه 80 میلادی، گروه برجسته ای از اعضای این موسسه وارد کابینه وی شدند به طوری که حتی قضات دیوان عالی فدرال را هم در بر گرفت. گفته می شود در این زمان اینترپرایز در بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا، تنظیم مقررات نظارتی، سیاست حقوقی، برنامه های دفاعی و امنیتی و سیاست خارجی موفقیت های بزرگی را برای ریگان به ارمغان آورد، به طوری که گفته می شود طرح «دفاع استراتژیک» یا همان «جنگ ستارگان» ریگان متأثر از طرح های راهبردی اینترپرایز بود. همچنین گفته شده این مرکز نقش جدی و اساسی در اتخاذ سیاست های براندازانه آمریکا در اتحاد جماهیر شوروی داشت که منجر به فروپاشی آن گردید. در طول دهه 90 میلادی اینترپرایز نسلی جدید از اقتصاددانان و متخصصان سیاسی و دفاعی را وارد بدنه سیاسی آمریکا نمود که نقش تأثیرگذاری در سیاست های داخلی و خارجی در دولت های کاخ سفید ایفا نمودند. به عنوان مثال یک تیم برجسته از موسسه اینترپرایز از جمله «دیک چنی» و «پل ولفوویتر» (نفر سوم پنتاگون) طرحی را به نام «راهنمای سیاستگذاری دفاعی» در دولت بوش پدر به تصویب رساندند که پایه سیاست های خارجی آمریکا در دولت های بعدی شد.
همچنین این موسسه در سال 1997 طرحی را به نام «پروژه قرن جدید آمریکایی» با کمک موسسه بروکینگز به تصویب رساندند که هدف آن گسترش سلطه آمریکا در جهان و جلوگیری از ایجاد تهدیدات بین المللی جدید برای آمریکا بود.
با به قدرت رسیدن بوش پسر در انتخابات سال 2000 میلادی اکثر بنیانگذاران این پروژه به پست های کلیدی دولت جدید آمریکا دست یافتند به طوری که حوادث 11 سپتامبر نقطه عطفی برای اجرای این طرح گردید و نومحافظه کاران (که بیشتر از موسسه اینترپرایز بودند) با تحریک بوش اقدام به عملی کردن این پروژه نمودند که گفته می شود حمله به عراق و افغانستان ، همکاری با رژیم صهیونیستی، حضور نظامی در بالکان، سرنگونگی تشکیلات خودگردان عرفات ، حزب الله و ایران از اولویت های اصلی این پروژه بود که در دوران ریاست جمهوری بوش پسر اجرایی شد. همچنین گفته می شود«طرح خاورمیانه بزرگ» بخشی از پروژه بزرگتر «قرن جدید آمریکایی» بود که توسط نومحافظه کاران موسسه اینترپرایز مطرح و اجرایی شد همچنین اجرای گفتمان های قوم گرایی ، تجزیه طلبی و فدرالیسم در دولت های محور شرارت (عراق، ایران و سوریه) از دیگر طرح های موسسه اینترپرایز بود که در راستای طرح خاورمیانه بزرگ دنبال شد. به عنوان مثال در سال 2006 این موسسه «طرح فدرالیسم» را برای حل معضل عراق پیشنهاد داد.
اینترپرایز و مقامات نومحافظه کار آن که سیاست های خارجی دولت بوش در ید آنها بود، سیاست های جنگ طلبانه ای را علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفت، به طوری که عمده ترین آن طرح «رامسفلد» بود که در موسسه اینتراپرایز تهیه و طراحی شده بود. این طرح، تنها راهکار مقابله با ایران را در منزوی کردن جمهوری اسلامی، جلوگیری از صادرات نفت و حمله هوایی و موشکی به مراکز حیاتی معرفی کرده بود که به طور جدی از سوی اینترپرایز پیشنهاد می شد و در این راستا گزارش های راهبردی متعددی به کاخ سفید ارائه می شد.
از طرفی از سال 2005 موسسه اینترپرایز در راستای عملی نشدن حمله به ایران، پروژه تغییر رژیم را مطرح می کند. این پروژه «ایران ناشناخته، مورد دیگری برای فدرالیسم» نام داشت و دامن زدن به مسائل قومی در ایران را به عنوان بهترین راهکار برای تغییر رژیم در ایران پیشنهاد می کرد.
با روی کار آمدن «باراک اوباما» موسسه اینترپرایز همچنان موقعیت خود را در کانون فکری سیاست خارجی آمریکا حفظ نمود به طوری که این مسئله درخصوص اتحاذ سیاست های ضد ایرانی از سوی دولت اوباما به خوبی قابل مشاهده است. به عنوان مثال به دنبال تحولات پس از دهمین دوره ریاست جمهوری، اجرای پروژه«انقلاب رنگی» در ایران یکی از محورترین موضوعات موسسه اینترپرایز بود، البته نباید فراموش کرد که طرح اجرای یک «انقلاب رنگین» در ایران قبلاً در سال 2002 از سوی این موسسه برای مقابله با جمهوری اسلامی مطرح شده بود.
در حال حاضر هم در صورتی که اکثر مراکز مطالعاتی و تحلیلگران آمریکایی به این نتیجه رسیده اندکه اقدام نظامی علیه تهران امکان پذیر نبوده و تبعات ناگواری را برای آمریکا در بر خواهد داشت، اما موسسه امریکن اینترپرایز تنها راهکار را برای ایران، گزینه نظامی می داند!
به هر حال با نگاهی به عملکرد تاریخی موسسه «امریکن اینترپرایز» به خوبی می توان فهمید رویکرد و راهبرد کلی این موسسه در راستای اهداف و منافع مافیای اقتصاد جهانی و صهیونیسم بین الملل می باشد که حمله به عراق و افغانستان و طرح خاورمیانه بزرگ که از سوی دولت بوش پسر و با تحریک نومحافظه کاران اینترپرایز انجام شد گواهی بر این ادعا می باشد.



 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی