رصد خانه بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی

در این وبلاگ به رصد خط مقاومت اسلامی پرداخته خواهد شد.

رصد خانه بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی

در این وبلاگ به رصد خط مقاومت اسلامی پرداخته خواهد شد.

رصد خانه بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی

ما را از نظرات خود بهرمند سازید.مطالب خود را برای درج در بلاگ به رایانامه mogavemat@chmail.ir ارسال نمایید.
اللهم عجل لولیک الفرج
پیوندهای روزانه
الگوپذیرى جمهورى اسلامى ایران یا جنبش مقاومت حزب الله از فرهنگ عاشورا و شهادت طلبى، موجب ایجاد شکل نوینى از دفاع در برابر تهدیدات شده است که در مطالعات نظامى، به دکترین دفاع نامتقارن علوى معروف است.

"جنگ ناهمگون"(2)، به مفهوم بکارگیرى رویکردهاى غیرقابل پیش بینى یا غیرمتعارف، براى خنثى ساختن یا تضعیف قواى دشمن و بهره بردارى از نقاط آسیب پذیر آن، از طریق به کارگیرى فناورى هاى غیرقابل انتظار یا روش هاى مبتکرانه است.همان گونه که جنگ ناهمگون در راهبردهاى سیطره جویانه غرب مطرح شده و مقبولیت یافته، ایران نیز صیانت از تمامیت ارضى و استقلال سیاسى خود را در پرتو "دفاع ناهمگون"(3) قرار داده است.

براى نخستین بار، مفهوم جنگ نامتقارن و در چارچوب آن تهدید نامتقارن، در گزارش چهارسالانه دفاعى آمریکا، در سال 1997 استفاده شد و دانشگاه دفاع ملى ایالات متحده، در برآورد راهبردى سالانه خود در سال 1998 فصل کامل را به تهدیدات نامتقارن اختصاص داد. افزون بر این، نومحافظه کاران در طرح قرن جدید آمریکا، مفهوم تهدیدات نامتقارن را مورد بازبینى و ارزیابى مجدد قرار دادند.(4)

وقتى قابلیت منابع انسانى و مادى دو کشور با یک دیگر تناسب نداشته و با یک دیگر قرینه، و داراى منافع حیاتى متضاد باشند؛ کشور ضعیف تر، در سیاست هاى بازدارنده خود، از دکترین دفاع نامتقارن استفاده مى کند؛ براى مثال شیوه مبارزاتى جمهورى اسلامى ایران براى پیشگیرى یا کاهش آسیب هاى احتمالى ناشى از حمله ایالات متحده، یا شیوه مبارزاتى حزب الله لبنان و حماس در برابر ارتش منظم و کلاسیک رژیم صهیونیستى، بر آموزه هاى دفاع نامتقارن استوار است.

مهم ترین شاخص هاى مدیریت منابع انسانى در دفاع نامتقارن عبارت است از:

-پرهیز از قرینه سازى با نقاط قوت دشمن،

-ایمان و اعتقاد کامل به آرمان و هدف،

-بهره گیرى از تجهیزات سبک و قابل حمل،

-اختیار تصمیم گیرى در کوچک ترین واحد نظامى،

- توجه ویژه به ابعاد روانى، عمومى و بسیج نیروها ،

- دستیابى به اهداف راهبردى با استفاده از منابع کم و تأکید به اصل کمترین هزینه در مقابل بیشترین بهره ،

-آشنایى با اصول جنگ هاى چریکى و پارتیزانى،

-مقاومت در براب شرایط ضعف یا تأخیر در کمک هاى ستادى ،

-برخوردارى از پشتوانه مردمى براى تداوم مقاومت،

-روحیه بالا در برابر آفندهاى عملیات روانى دشمن.

رویکردهاى نامتقارن مى توانند با به کارگیرى ماهرانه عامل روانى، تأثیر قدرتمندى داشته باشند. این رویکردها که مستقیماً اراده دشمن را هدف قرار مى دهند، مى توانند کمبود تجهیزات یا دیگر کاستى ها را جبران کنند. هرچند ممکن است روش این رویکردها تاکتیکى باشد، اما تأثیر روان شناختى آن را باید در سطح استراتژیک جستجو کرد. این ویژگى یعنى تمرکز مداوم بر تأثیر استراتژیک، مشخصه اصلى و متمایز جنگ نامتقارن است، جنگى که با اتکا بر عنصر روانى، رویکردى مبتکرانه را به کار مى گیرد .

عملیات استشهادى علیه نظامیان امریکایى در بیروت نمونه اى از جنگ نامتقارن است که طرف (به ظاهر ضعیف) با کمترین امکانات در حمله و تهاجم به طرف (به ظاهر قوى) با بیشترین توان نظامى، توانست با بهره گیرى از نقاط ضعف دشمن، ضربه سهمگینى وارد کند. تفنگداران گردان ساحلى امریکا آماج هدف قرار گرفتند و نتیجه استراتژیک آن خروج نیروهاى امریکایى از لبنان بود .


1. بررسى جایگاه دفاع نامتقارن در جنگ 33 روزه حزب الله و رژیم صهیونیستى

پس از آغاز انتفاضه دوم در سال 2000 میلادى که از حمایت هاى معنوى و سیاسى حزب الله لبنان و حماس برخوردار بود، رژیم صهیونیستى، براى حفظ امنیت مرزهاى فلسطین اشغالى، در 14 آوریل 2002 دیوار حائل را در کرانه باخترى ایجاد کرد. "آریل شارون" مجرى این طرح بود، تا تشکیلات خودگردان را در نوار غزه و کرانه باخترى محدود سازد و رویاى کشور مستقل فلسطینى در این مناطق به تحقق بپیوندد؛ اما پیروزى حماس در انتخابات 25 ژانویه 2005 همه محاسبات اسرائیل و آمریکا را برهم زد و بستر وقوع دو جنگ "باران هاى تابستان 2006 " و "سرب هاى داغ 2009 " را در جنوب لبنان و غزه فراهم کرد.

ششمین جنگ اسرائیل با اعراب در دوازدهم ژوئیه 2006 با تهاجم گسترده ارتش اسرائیل به جنوب لبنان، با هدف نابودى حزب الله به وقوع پیوست که 33 روز طول کشید و با صدور قطعنامه 1701 شوراى امنیت پایان یافت.(5) در این راستا یکى از روش هاى جنبش مقاومت حزب الله براى ناکام سازى رژیم صهیونیستى در جنگ 33 روزه ، بهره گیرى از شیوه هاى دفاع نامتقارن علوى بود .

راهبرد نظامى اسرائیل، به دلیل جمعیت اندک و عمق استراتژیک پایین فلسطین اشغالى، بر "سلطه سریع" استوار است. به گونه اى که به وضوح مى توان آن را در جنگ 6 روزه هفتم ژوئن 1967 مشاهده کرد که در آن رژیم صهیونیستى، در مدت 6 روز بر قدس، کرانه باخترى، نوار غزه و بلندى هاى جولان تسلط یافت.روحیه سلطه گرى رژیم صهیونیستى به اندازه اى است که در تاریخ 60 ساله پیدایش خود، جنگ هاى متعددى را با کشورهاى عربى داشته است که مهمترین آنها عبارت است از:

- جنگ هاى 1948 موسوم به جنگ اشغال.

- جنگ 1956 کانال سوئز.

- جنگ 6 روزه 1967.

- جنگ رمضان 1973.

- جنگ 1982 و اشغال لبنان.

- جنگ 16 روزه 1996 با حزب الله لبنان.

- جنگ 33 روزه با حزب الله.

- جنگ 22 روزه در نوار غزه با حماس.(6)

پس از جنگ 1967، اکتبر 1973 و جنگ مجدد اعراب و اسرائیل به رهبرى مصر، رژیم صهیونیستى به واسطه سلطه سریع بر صحراى سینا و شکستن مقاومت ارتش مصر در یک جنگ فرسایشى، در ازاى صلح کمپ دیوید، در سپتامبر 1978 و پس از به رسمیت شناختن اسرائیل توسط قاهره، از صحراى سینا عقب نشینى کرد و استراتژى سلطه سریع اسرائیل در رسیدن به اهداف سیاسى موفق گردید.

در 14 دسامبر 1981 نیز رژیم صهیونیستى، بلندى هاى جولان را به اشغال خود درآورد؛ تنها موردى که اسرائیل نتوانست بر اهداف جنگى تعریف شده دست یابد نبردهایى بود که در آن جنبش هاى مقاومت، راهبرد خود را براساس مبانى دفاع نامتقارن تعریف کردند که نقطه عطف آن، به قیام انتفاضه اول در 9 دسامبر 1987 مى گردد.در دوران ریاست جمهورى بیل کلینتون (1992 2000) طرح تشکیل دولت مستقل فلسطینى مطرح شد.

در 13 سپتامبر 1993، به موجب امضاى توافقنامه غزه و اریحا (اسلو) میان سازمان آزادى بخش فلسطین و اسرائیل، نوعى خودگردانى با اختیارات محدود، در 60 درصد از نوار غزه و شهر اریحا در کرانه باخترى رود اردن به فلسطینیان اعطا شد.(7)در جنوب لبنان نیز جنبش مقاومت حزب الله لبنان، با حمایت معنوى جمهورى اسلامى ایران، در دهه 90 با رهبرى "سید حسن نصرالله" قدرت گرفت و توانست براى نخستین بار در 11 آوریل 1996 میلادى، در جنگ 16 روزه موسوم به "خوشه هاى خشم"، ارتش مجهز و اسطوره اى رژیم صهیونیستى را که از ابتداى پیدایش آن، در هیچ جنگى از اعراب شکست نخورده بود، به تن دادن آتش بس، تسلیم کند؛ بى این که ارتش اسرائیل، هیچ دستاورد سیاسى را در این جنگ کسب کند.(8)

بسیارى از استراتژیست هاى اسرائیلى یکى از دلایل اصلى ناکامى ارتش را عدم اطلاعات دقیق و کافى از تجهیزات و تسلیحات و مهارت هاى جنگى و رزمى نیروهاى حزب الله از یک سو و دسترسى حزب الله به اطلاعات فوق سرى ارتش اسرائیل از سوى دیگر مى دانند. ضعف اطلاعاتى اسرائیل به ویژه در زمینه قدرت رزمى نیروهاى مقاومت اسلامى و توان موشکى آن، سیستم دفاع موشکى آن را از کار انداخت.

حزب الله لبنان پس از عقب نشینى رژیم صهیونیستى از جنوب لبنان در سال 2000 میلادى توانست خود را در لبنان به عنوان یک حزب شیعى - اسلامى ملى معرفى نماید و به فعالیت هاى خود ادامه دهد. پس از عملیات "باران هاى تابستانى" اسرائیل به نوار غزه و سپس ربودن دوسرباز اسرائیلى توسط حزب الله رژیم صهیونیستى حملات همه جانبه خود را بر جنوب لبنان انجام داد و براى اولین بار دو طرف از کنترل خارج شده و خارج از مرزهاى خود در یک نبردى سنگین با یکدیگر روبرو شدند و در طى 33 روز حزب الله توانست شکست سنگینى بر رژیم صهیونیستى تحمیل کند و به قول "اوبگیدور لیبرمن" وزیر مقابله با تهدیدات استراتژیک کابینه ایهود المرت، شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه یک شکست استراتژیک بود که در ابعاد سیاسى ، روانى، اقتصادى و نظامى اسرائیل را با شکست روبرو کرد و ساختار تهاجمى ارتش را متزلزل ساخت .

مهم ترین شیوه هاى حزب الله لبنان در دکترین دفاع نامتقارن علوى در جنگ 33 روزه عبارت بودند از:

-اصل غافلگیرى

-ایجاد "جنگ فرسایشى"(9) با هدف کسب زمان براى بقا و ضربه زدن به دشمن در فرصت مناسب

-دفاع متحرک همه جانبه

به علت عمق استراتژیک پایین فلسطین اشغالى و شرایط جغرافیایى منطقه، تدارک و تجهیز نیروها و پایگاه هاى متحرک ضرورت و اهمیت دارد؛ در راهبرد دفاع متحرک، زمین و پایگاه هاى ثابت، اهمیت سنتى خود را از دست مى دهند؛ به گونه اى که در مراحل آغازین جنگ، پایگاه تدارکاتى نیروهاى حزب الله، در کوله پشتى آنان بود. آنان هر چه لازم داشتند، با خود حمل مى کردند. فراتر از این، سکوهاى متحرک پرتاب موشک (دوش پرتاب)، از اهمیت بالایى برخوردارند. غافلگیرى ارتش اسرائیل در سایه دفاع متحرک مقدور شد.

-دفاع نامتقارن موشکى

اصل غافلگیرى در راهبرد نظامى حزب الله دو گونه تجلى یافت. نخست، حزب الله با حمله به نیروهاى اسرائیلى در روز 12 ژوئیه 2006 در آغاز عملیات نسبت به اسرائیل پیش دستى کرد. این پیش دستى، ارتش اسرائیل را که از ماه ها قبل تهاجم به لبنان و حزب الله را طراحى کرده بود، کاملاً غافلگیر کرد. اقدامى که شوک شدیدى به ارتش اسرائیل وارد ساخت وآن را از واکنش مطلوب و کارآمد در موقع مناسب بازداشت.

علاوه بر این، در ادامه جنگ و در صحنه عملیات نیز رزمندگان حزب الله با به کارگیرى شیوه ها و ابزارهاى جنگى ناشناخته و ابتکارى، ارتش اسرائیل را متحیر و غافلگیر نمود. موشک اندازهاى متحرک، موشک هاى ضد تانک و موشک هاى زمین به هوا و دریا از جمله تسلیحاتى بودند که از نظر کمیت و کیفیت عملیاتى اسرائیل را غافلگیر وناتوان ساخت. مهم ترین عامل غافلگیر کننده راهبرد حزب الله توان موشکى آن بود. 10

موشک هاى کاتیوشا و کوتاه برد حزب الله، سامانه دفاع ضد موشکى پیکان اسرائیل را از کار انداخت. این سامانه موشکى، پس از حمله موشکى عراق در سال 1991، براى رهگیرى موشک هاى دوربرد تأسیس شده بود. از طرفى موشک هاى ضد تانک آرپى جى، توان رزمى نیروهاى زرهى اسرائیل، به ویژه تانک هاى مدرن مرکاوا 4 را تضعیف کرد.

ناکارآمدى این سیستم، اسرائیل را بر آن داشت تا از نیروهاى هوایى براى انهدام توان موشکى حزب الله بهره ببرد. تاکتیکى که در اثر استفاده حزب الله از سکوها و موشک اندازهاى متحرک ناکام ماند. دوم، موشک هاى پیشرفته ضد تانک نیروهاى مقاومت اسلامى، از جمله آر.پى.جى 29، قدرت رزمى نیروى زره اى ارتش اسرائیل، به ویژه تانک هاى مدرن مرکاوا 4 به میزان زیادى تضعیف و کاهش یافت. توانى که نقطه قوت نیروى زمینى ارتش اسرائیل را به آسیب پذیرى آن تبدیل نمود. سوم، توان موشکى ضد هوایى حزب الله، در بر گیرنده موشک هاى پیشرفته اس.آ.18، موجب شد تا تاکتیک عملیات کماندویى و هلى برد در چارچوب به کارگیرى تیپ ویژه گولانى خنثى و غیر ممکن شود .

-تأکید بر حمایت هاى مردمى

حزب الله در قالب نهادهاى اقتصادى و اجتماعى، اقدام هاى سازنده اى را در جنوب لبنان انجام داده است. در مقابل رژیم صهیونیستى برنامه ریزى مى کند که این جنبش را به عنوان یک عامل خارجى در لبنان معرفى کند؛ در حالى که فعالیت هاى مثبت اجتماعى و فرهنگى این جنبش در لبنان موجب افزایش محبوبیت این جنبش در میان اقشار مختلف جامعه بویژه در جنوب لبنان شده است که این امر، حمایت هاى مردمى از مقاومت حزب الله، در شرایط بروز تجاوز خارجى را افزایش داده است.در همین راستا یکى از اهداف اصلى و اساسى حزب الله جلب حمایت شیعیان لبنان و بسیج آنان جهت مقاومت و مقابله با اسرائیل بوده است که مبتنى بر نظریه "ماهى در آب" است . بر اساس این نظریه کسب پشتیبانى غیر نظامیان و شهروندان، یکى از مؤلفه هاى بنیادین راهبرد حزب الله در دفاع نامتقارن است.(11)

-برخوردارى از روحیه شهادت طلبى

نیروهاى جنبش حزب الله، مقاومت در برابر سلطه گرى رژیم صهیونیستى را نه یک وظیفه ملى، بلکه تکلیف دینى و الهى قلمداد مى کنند.

-بهره بردارى بهینه از عملیات روانى متقابل.

در راهبرد "شوک و بهت"،(12) تأثیرگذارى فیزیکى و روانى بر دشمن مدنظر است و براى این منظور، دشمن باید از نظر روانى و اطلاعاتى، به گونه تحت تأثیر قرار گیرد که توانایى واکنش متقابل از آن سلب شود.

-تأکید بر "جنگ اطلاعاتى" و بهره بردارى مناسب از ترفندهاى جاسوسى و ضد جاسوسى

جنگ اطلاعاتى، یکى دیگر از اصول و عناصر نظامى راهبرد، "دفاع متحرک همه جانبه" حزب الله است. بدون تردید یکى از مهم ترین ویژگى هاى جنگ 33 روزه که آن را از سایر جنگ هاى چریکى و کلاسیک متمایز مى سازد، کسب، حفاظت و ضد اطلاعات نظامى از سوى حزب الله مى باشد. سیستم اطلاعاتى و ضد جاسوسى پیشرفته و پیچیده، حزب الله را قادر ساخت در عین حفظ اسرار نظامى خود، اطلاعات فوق سرى را از ارتش و اهداف اسرائیل به دست آورد.

به علت عمق استراتژیک پایین فلسطین اشغالى و شرایط جغرافیایى منطقه، تدارک و تجهیز نیروها و پایگاه هاى متحرک ضرورت و اهمیت دارد؛ در راهبرد دفاع متحرک، زمین و پایگاه هاى ثابت، اهمیت سنتى خود را از دست مى دهند؛ به گونه اى که در مراحل آغازین جنگ، پایگاه تدارکاتى نیروهاى حزب الله، در کوله پشتى آنان بود.

به گونه اى که بسیارى از استراتژیست هاى اسرائیلى یکى از دلایل اصلى ناکامى ارتش را عدم اطلاعات دقیق و کافى از تجهیزات و تسلیحات و مهارت هاى جنگى و رزمى نیروهاى حزب الله از یک سو و دسترسى حزب الله به اطلاعات فوق سرى ارتش اسرائیل از سوى دیگر مى دانند. ضعف اطلاعاتى اسرائیل به ویژه در زمینه قدرت رزمى نیروهاى مقاومت اسلامى و توان موشکى آن، سیستم دفاع موشکى آن را از کار انداخت.

2. سازوکارهاى توسعه دفاع نامتقارن در جمهورى اسلامى ایران

جمهورى اسلامى ایران بایستى با بکارگیرى تلفیقى از جنگ هاى متعارف و نامتقارن؛ امنیت بازدارنده و مؤثر را در سیاست هاى کلان دفاعى تقویت کند. در همین راستا بخشى از دکترین دفاعى جمهورى اسلامى ایران مبتنى بر تلفیقى از جنگ نامتقارن و دفاع علوى است که اصطلاحاً به آن "دکترین نامتقارن علوى" مى گویند.دفاع مبتنى بر تکلیف محورى به آموزه هاى دینى، آرمان هاى انقلاب، شهادت طلبى و عبرت گیرى از واقعه عاشورا به نبرد علوى یا عاشورایى معروف است و مهمترین نکات افتراق آن با عملیات نامتقارن عبارتند از:

در دفاع نامتقارن پرهیز از قرینه سازى با نقاط قوت دشمن مطرح است ولى در دفاع نامتقارن علوى تکلیف محورى بر نتیجه گرایى اولویت دارد.مفهوم جنگ نامتقارن مبحثى عمومى است ولى دفاع علوى مبتنى بر الهام از آموزه هاى فرهنگ شیعى بویژه واقعه عاشوراست.در دفاع نامتقارن، رسیدن به هدف بهره گیرى از تمام ابزارهاى غیر قانونى را توجیه مى کند ولى در دفاع علوى بهره گیرى از روش هاى غیر بشرى جایگاهى ندارد.

مهم ترین مبانى توسعه دفاع نامتقارن در سطوح نیروى دریایى و هوایى جمهورى اسلامى ایران عبارتند از:

الف) الزامات دفاع نامتقارن دریایى: مهم ترین اصول توسعه دفاع نامتقارن دریایى جمهورى اسلامى ایران عبارت است از:

× اصل انعطاف پذیرى: یکى از شاخص هاى سنجش دفاع نامتقارن دریایى، میزان بهره گیرى از اصول انعطاف پذیرى، فریب و استتار، با هدف تقویت ضریب آسیب رسانى و سرعت گریزى از صحنه عملیات، با اقدام هایى چون کاربست مناسب قایق هاى توپدار در سطوح عملیاتى است.

× اصل هوشمندسازى: هوشمندسازى دکترین دفاع نامتقارن، مانند تله هاى رادارى، کنترل از راه دور قایق هاى حاوى مواد منفجره، تجهیز زیردریایى ها یا سامانه هاى رادار هوایى، مین هاى مغناطیسى - صوتى، هواپیماهاى بدون سرنشین، جنگ هاى الکترونیک، ساخت میکرو زیردریایى و شناورهاى رادار گریز است.

× اصل ظرفیت سازى از مزیت هاى جغرافیاى امنیتى: در دکترین دفاع نامتقارن، بهره گیرى از مزیت هاى جغرافیاى نظامى به شدت افزایش مى یابد؛ براى مثال موقعیت ممتاز جغرافیایى ایران در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریاى عمان، به صورتى است که مى تواند، آسیب پذیرى نیروهاى متخاصم را به دلایل زیر افزایش دهد:

عمق پایین تنگه هرمز و حداکثر بهره گیرى از قایق هاى مین گذار؛

استتار و کمین مناسب با بهره گیرى از فضاى کوهستانى ممتد نوار ساحلى خلیج فارس و دریاى عمان؛

بسته بودن دریاى خلیج فارس و بالتبع کاهش قدرت مانور و پشتیبانى از نیروى دریایى متجاوزان.

ب. مبانى دفاع نامتقارن هوایى: بخشى از استراتژى سیاست هاى تحریمى امریکا در قبال جمهورى اسلامى ایران نیز، با هدف تضعیف دفاع نامتقارن نیروهاى مسلح سازماندهى مى شود که از مصادیق آن مى توان، به تحریم گروه هوانوردى شعاع و صنایع هوانوردى قدس در ضمیمه قطعنامه 1747 شوراى امنیت اشاره کرد که هر دو سازمان، نقش مهمى را در تولید هواپیماى سبک و بدون سرنشین ایفا مى کنند.

برخى شاخص هاى ارتقا دهنده دفاع نامتقارن موشکى عبارت است از:

-حداکثر بهره گیرى از آموزه هاى پدافند غیرعامل، مانند استتار مناسب قایق هاى توپ دار، سامانه هاى موشک انداز ضد کشتى، توپخانه هاى ساحلى دوربرد در دماغه ها، تورفتگى ها، لنگرگاه ها، جزایر و بنادر.

-استتار سامانه هاى دفاع هوایى در ساحل، با هدف کاهش آسیب پذیرى در برابر تهاجم هاى هوایى.

-خنثى سازى هکرهاى الکترونیکى سامانه هاى موشکى.

-توسعه موشک هاى دوش پرتاب.

موشک دوش پرتاب، با موشک انداز به سوى هدف شلیک مى شود و اندازه آن به صورتى است که انسان مى تواند آن را بر شانه خود حمل کند و از سوى تمام شناورهاى تندرو سپاه، بسیج و ارتش توانایى شلیک دارد.

جمع بندى و نتیجه گیرى

ایدئولوژى و مرامنامه عقیدتى سیاسى حاکم بر جامعه، یکى از مؤلفه هایى است که در جهت گیرى دکترین نظامى کشورها تأثیرگذار است؛ براى مثال الگوپذیرى جمهورى اسلامى ایران یا جنبش مقاومت حزب الله از فرهنگ عاشورا و شهادت طلبى، موجب ایجاد شکل نوینى از دفاع در برابر تهدیدات شده است که در مطالعات نظامى، به دکترین دفاع نامتقارن علوى معروف است.

یکى از فرصت هاى توسعه دفاع نامتقارن، تقویت امنیت بازدارنده در قبال سناریوى حمله نظامى است؛ براى مثال وضعیت جغرافیایى ایران و آشنایى نیروهاى نظامى با شیوه هاى دفاع نامتقارن، موجب شده ملاحظات ایالات متحده براى پیاده سازى سناریوى تهاجم نظامى از طریق نیروى زمینى، افزایش یابد.13

به همین منظور نهادهاى ذى ربط جمهورى اسلامى ایران، بخشى از بازدارندگى دفاعى خود را بر محور شناسایى و دفع تهدید مبتنى بر دفاع نامتقارن علوى متمرکز کرده اند. در این راستا دکترین نظامى جمهورى اسلامى ایران باید در قالب دفاع مرکب و به کارگیرى هدفمند، ترکیب مناسبى از دفاع نامتقارن و کلاسیک سازماندهى شود؛

براى مثال جمهورى اسلامى ایران، به منظور تقویت دفاع نامتقارن موشکى در برابر تهاجم هوایى احتمالى به تأسیسات هسته اى یا مراکز راهبردى، باید همسو با توسعه آفندى و پدافندى بازدارندگى موشکى، نسبت به رفع کاستى هاى پدافند ضدهوایى نیز اقدام کند که ایجاد و تقویت توپخانه صحرایى مى تواند، یکى از این مصادیق باشد؛ به عبارتى کاربست توأم آموزه هاى دفاع نامتقارن و پدافند غیرعامل در توسعه سامانه هاى موشکى، یکى از مبانى ارتقاى بازدارندگى هوایى جمهورى اسلامى ایران محسوب مى شود.





پی نوشت ها :

1 پژوهشگر ارشد مطالعات امنیت ملى

2 Asymmetric Warfare

3 Asymmetric Defence

4 مکنزى، کنث، جنگ نامتقارن، ترجمه عبدالحمید حیدرى و محمد تمنایى، تهران: دوره عالى جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1382، صص 18 - 20

5 سنبلى، نبى، بررسى و ارزیابى استراتژى سلطه سریع، ماهنامه نگاه، تهران، دفتر مطالعات جنگ سپاه، شماره 34، اردیبهشت 1382، ص 4

6 شوشترى، مهدى، 60 سال اشغال 60 سال مقاومت، همشهرى دیپلماتیک، شماره 25، نیمه خرداد 1387

7 قربانى، حسین، گزارشى از آینده انتفاضه فلسطین، ماهنامه نگاه، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، اسفند 1380، ص 76

8 اسداللهى، مسعود، از مقاومت تا پیروزى، تهران، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور، 1386، ص 76

Attrition War 9

http 10 :/ /component/content/article /2010 /hamandishi.net /

11 سید جلال دهقانى فیروزآبادى، "ابعاد جنگ نامتقارن حزب الله علیه اسرائیل"، فصلنامه سیاست خارجى، سال بیست و یکم، بهار 1386، ص 419

Shock and Amezment 12

13 - Former National Security Advisor ، Lawrence Eagelberger ، Journal National ، 4 December 2004

نظرات  (۲)

لطفا از ادبیات جنگ نامتقارن استفاده نکنید!
مدل حرکت جنگی ما در این ماهیت شناسی، شناسایی نمی شود اخوی
ممنون
سلام بزرگوار!
همون جوری که خودت هم اشاره کردی و رفرنس هم دادی، این ادبیات از ماهیت شناسی جنگ مربوط به آمریکا و البته نئو محافظه کاران آمریکایی، برای جایگزینی مدل جدیدی از بسط قدرت هژمونیک در جهانه!
خواهشمندم در بسط این ادبیات تلاشی نکنیم
این ادبیات خوبی نیست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی